قسمت هفتم داستان با من بمان(قرار ملاقات)


خوب دیگه اینم از قسمت هفتم.... 

 

برای خوندن این قسمتش برین ادامه مطالب


این قسمت: 

 

 قرار ملاقات

 

یوری میره خونه و میبینه که در خونه اش عوض شده و یک لحظه تعجب میکنه ولی بعدش یادش میاد که امروز چه اتفاقی افتاده و راحت میره توی خونه اش و میبینه که طرز چیدن وسایل خونه اش تغییر کرده و خونه هم مرتب شده که کلی یوری ذوق میکنه و از اونجایی که خیلی خوابش میومد رفاش که بخوابه ولی  ساعتش رو روی ۵بعد از ظهر تنظیم کرد که اون موقع بیدار بشه ولی خوابش نمیبرد و همه اش به اتفاق های امروز فکر میکرد ولی بالاخره بعد از ۳ ساعت فکر کردن و ذهن مشغولی خوابید... 

از اون طرف هم وقتی  سونگ مین رسیدش به خونش به راننده اش گفت که خونه ی یوری رو اون طور که گفتم مرتب کردی وبراش در خریدی یا نه؟که راننده هم میگه همه ی کار هایی که گفتین رو انجام دادم که سونگ مین خیلی خوشحال میشه و نیشش باز میشه و میخنده...

سونگ مین هم مثل یوری به زور خوابش برد و همه اش به قرار فردا فکر میکرد و فردا صبحش وقتی بیدار شد اولش رفت به فروشگاه و یه لباس خوشگل برای  یوری خرید و بعدش هم رفت برای خودش یه دست لباس اسپرت خوشگل خرید و سوار ماشین شد و به راننده اش گفت که اونو برسونه خونه...

سونگ مین  رفت حمام و  لباس هاشو پوشید و اماده ی رفتن به سر قرار بود و قبل از اینکه سوار ماشینش بشه به راننده اش گفت که امشب خودش میرونه و به راننده هه میگه میتونه بره  خوش بگذرونه .... 

از اون طرف یوری از خواب زودتر از ساعت پنج بیدار شده بود و داشت تک تک لباس هاشو میپوشید تا ببینه کدوم یکی مناسبه امشبه که بهترین لباسشو انتخاب کرد و دوش گرفت و خودشو ارایش کرد و منتظر سونگ مین نشست و دید که راس ساعت 6 سونگ مین زنگ خونشو زد و یوری هم گفتش که الان میادپایین و سریع رفتش بیرون و دیدش که سونگ مین بقل ماشینش وایساده و منتظر ش وایساده که یوری  وقتی سونگ مین رو با اون لباس ها میبینه کلی ازش خوشش میاد وبه خاطر اینکه سونگ مین رو متوجه خودش بکنه  صداشو صاف میکنه و میگه سلام....سونگ مین هم که میبینه یوری چه لباس های قشنگی پوشیده و زیباتر از همیشه شده چند ثانیه هیچ حرفی نمیزنه و به یوری نگاه میکنه ولی بعدش به خودش میاد و به یوری سلام میکنه و در ماشین رو برای یوری باز میکنه تا یوری سوار ماشین بشه و یوری هم سوار ماشین میشه و سونگ مین هم همینطور...و سونگ مین ماشین رو روشن میکنه وحرکت میکنه.... 

این قسمتش تمومید .... 

امیدوارم  خوشتون اومده باشه... 

منتظر ادامه ی داستان باشید...