قسمت اول داستان با من بمان(آشنایی عجیب)

این هم از قسمت اول داستان با من بمان  

            

برین ادامه مطالب تا داستان رو بخونین


 قسمت اول:  

 

آشنایی عجیب:

  

 

یوری دختری هستش که فقط چهار ترم از دانشگاهش مونده تا دکتر بشه و فارغ تحصیل بشه و اون باید بقیه ی ترم ها رو به امریکا بره و اونجا ادامه تحصیل بده (تا بتونه در اینده دکتر موفق و سر شناسی بشه)که بابائه باهاش مخالفت میکنه و نمیزاره که یوری به امریکا بره اما یوری حالت افسردگی میگیره و مریض میشه که بابائه بالاخره موافقت میکنه و میزاره که یوری بره امریکا........... 

یوری توی امریکا به یک دانشگاه خیلی خوب و برای افراد سطح بالا هستش میره ادامه تحصیل بده که به خاطر اینکه بتونه درس هاش رو بخونه و هواسش پرت نشه تصمیم میگیره که هیچ دوستی نداشته باشه و اخلاق خودشو بد نشون بده که همین کارش باعث میشه که همه باهاش لج باشن و ازش خوششون نیاد ........... 

یه روز بارانی بعد از کلاسش سوار ماشینش میشه  تا بره به اون درمانگاهی که توش کار میکنه و با سرعت داره رانندگی میکنه که یکدفعه ای به خاطر سرعت بیش از حدش وقتی داشت از بقل یکی از افراد در خیابان رد میشد اب میریزه روی طرف (که بر حسب تصادف طرف کره ای بودش)و پسره هم که کت و شلوار پوشیده بود و ظاهر خیلی مرتبی داشت از اینکه خیس شده عصبانی میشه و یکدفعه ای میگه جرات داری وایسا تا حالیت کنم،که یکدفعه ای یوری میزنه روی ترمز و با سرعت به سمت عقب حرکت میکنه که پسره هنگ میکنه  اما به خودش میادوقیافه ی جدی به خودش میگیره و میگه هیچ معلوم هست داری چیکار میکنی؟که یکدفعه ای یوری شیشه ماشینشو میکشه پایین و میگه ببخشید که داشت بارون میومد و شما هم خیابون رو با پیاده رو اشتباه گرفتین...که سونگ مین(از این به بعد اسم  پسره سونگ مین هستش) وقتی میبینه راننده یک دختر کره ای هستش اعصابش بهم میریزه و میگه حداقل توی غربت ابروی کره ای رو حفظ کنید....که یوری میگه شما به فکر حرکات و رفتار خودتون باشین که سونگ مین  حسابی کفری میشه و میگه بی فرهنگ و میبینه که گوشیش زنگ میخوره و میره پشت ماشین یوری و سوار ماشینی که دنبالش اومده بود میشه و میره که یوری هنگ میکنه و میگه عجب ادم ایی پیدا میشه ها!!!!!!!!!! 

به خاطر اینکه نشون بده خیلی هم بافرهنگ و باادبه سریع از ماشین ها سبقت میگیره و دقیقا میره کنار ماشین سونگ مین و بهش علامت میده که شیشه رو بکشه پایین و اونم شیشه ماشینشو میکشه پایین و یوری هم میگه من کار اشتباهی نکردم ولی در کل ازتون معذرت میخوام و بعد از اون با سرعت به سمت درمانگاه رانندگی میکنه و میره ولی سونگ مین از کاری که یوری کردکلی متعجب میشه و به راننده اش شماره ماشین یوری رو که حفظ کرده بود میده و میگه درباره ی یوری تحقیق بکنه. 

این قسمتش تمومید...........